طناز

طنز و ادب

طناز

طنز و ادب

سنگ از چاه در آمد

 دیوانه ای در تیمارستان تلاش می کرد با چنگال سیب زمینی ای را بردارد. هرچه کرد نتوانست چنگال را در آن فرو کند . مددکاری که شاهد تلاش آن بیچاره بود چنگال را از او گرفت و در سیب زمینی فرو کرد و گفت بیا عزیزم چنگال در سیب زمینی فرو رفت . دیدی چقدر آسان بود؟ دیوانه رو کرد به مددکار و گفت تو که کار مهمی نکردی . من سیب زمینی را خسته کردم و تو کار را تمام کردی !!

اظهارات و اقدامات دیوانه قصه ما بی شباهت به اظهارات و اقدامات یکی از اعاظم دولت قبل نیست . ایشان در باره موفقیت تیم هسته ای دولت جدید افاضه فرموده اند که اگر نبود اقدامات قبلی ما ، دیگران نمی توانستند به این سرعت به نتیجه برسند.

کاری نداریم که این بزرگوار  اصلا تلاش کرده که چنگالش را در سیب زمینی فرو کند یا خیر . اما تیم جدید مذاکره توانست سنگی که در چاه افتاده بود را درآورد که اگر در نمی آورد در لابلای خرواری از سنگهای دیگر مدفون می شد و شاید هرگز از چاه در نمی آمد  .

 در ریاضیات طنازی 8 اول *  مساوی صفر است و 8 دوم **  مساوی 100. 


شعری که جناب میم . خاله زاده برای طنازی ارسال کرده اند مکمل این پست است که تقدیم می شود .

هشت سال تمام می دویدیم / اما به هدف نمی رسیدیم 
دیدید چه ها که ما کشیدیم / صد درد به جان خود خریدیم 
هی جلسه برای جلسه چیدیم / جز غصه نتیجه ای ندیدیم 
.......................................................................
خم شد کمر از بار تورم / گم شد ز لب همه تبسم 
از قصه تحریم و تهاجم / قلب همه درگیر تلاطم 
اکنون که شده وقت تفاهم / باید که کنم چنین ترنم: 
ای مرد ظریف با درایت / ای نخبه عرصه سیاست 
احسنت به تو که با ظرافت / با دقت و با هوش و کیاست 
در خاتمه مذاکراتت / کردی ز حقوق ما حراست 
...................................................................
هر چند که پشت تو شکسته / هرگز نشدی ز کارخسته 

در مورد پرونده هسته / دادی توکلید قفل بسته 

از بابت این کار خجسته / خلقی به دعای تو نشسته

--------------------------------------------------------------------

* هشت سال دولت های قبلی 

** هشت هفته مذاکرات فشرده 

نظرات 5 + ارسال نظر
انوش بهمنش سه‌شنبه 5 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 13:48

درود بر بزرگواران
ما هم یه دو بیت گفتیم که نگن لاله..... ضمن اینکه باید یه جوری خوشحالیمونو منتقل کنیم دیگه......خوش باشید
***
چندی به کمند جهل در بند شدیم
خالی ز امید و لطف لبخند شدیم
حالا که تو تکسوار میدان گشتی
از بند در آمدیم و فرمند شدیم
****
ظریفا طعم گفتارت چو قند است
سراسر نکته و اسرار و پند است
و ایران طفل محجوری اگر بود
ز فعلت پهلوانی بر سمند است

به به. ایول انوش جان.

پرواز اندیشه ها جمعه 8 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 22:28

سلام.
البته خود دولت هم گاهی اشاره می کنه که اگر استقامت مردم در دوران تحریم نبود به نتیجه نمی رسیدیم. به هرحال مردم بیچاره شدن تا نتیجه حاصل بشه.

البته اثر استقامت مردم را نمیشود انکار کرد

محمد چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:01

بن نظرم حالا زوده قضاوت کنیم

شاید حق باش ما باشد . فعلا سرش درامده باید صبر کرد تا اخرش .

یک ماما با چکمه های سفید چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 22:55 http://oldmidwife-whiteboots.blogsky.com/

حالا باید دید بعدش چه می شود...فعلا که آقای ظریف بسیار با ظرافت و زیرکانه عمل کرده اند...قبلی ها هم خدا از سر تقصیراتشان بگذرد وگرنه ما که ....بگذریم!
شاید هم نمی گذریم!

[ بدون نام ] دوشنبه 25 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 23:28

حاجی شب درازه!

منظورتون شب یلداست؟ بله همین طوره .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد