برنامه صبح شاعرانه شبکه 5 سیما در پایگاه اطلاع رسانی این شبکه مسابقه شعر طنزی را برگزار می کند. مصرعی را اعلام و میخواهد که علاقه مندان دنباله آن را بسرایند. من هم این مصرع را انتخاب کردم
"بهر ایجاد تبسم همه جا بانی باش"
که ادامه آن را برای خوانندگان عزیز "طناز" تقدیم میکنم.
بهر ایجاد تبسم همه جا بانی باش
چون کلیدی به کف دولت روحانی باش
یار اگر بابت ارزانی ارز عرضه نداشت
عرضم این است تو در عرصه ارزانی باش
گرز اجلاس ژنو بوی توافق آمد
تیتر مشکوک بزن، عالم کیهانی باش
ای که گفتی به همه، آن ممه را لولو برد
فکر آن نکته پر معنی لقمانی باش
گرز صد روزه گزارش، کمکی می سوزی
فکر بهبود همان نقطه که می دانی باش
ای که دنبال نشان دادن کارت زردی
پی آن کارت که شد هدیه پنهانی باش
بعضی وقتها کامیون هایی که آجر حمل می کنند ، را می بینم یاد عملکرد بعضی از زعمای روسیاه قوم می افتم . گاهی از این کامیون ها آجری یه پایین می افتد اما نه راننده نه صاحب مال متوجه این اتفاق نمی شود. بار هم که به مقصد می رسد آجر ها آنقدر زیاد است که کسی ملتفت یک یا چند آجر گم شده ، نمی شود . داستان یا ماجرایی که می خوانید بی شباهت به کامیون پر از آجری که چند تای آن به زمین افتاده است ، نیست.
داستان که نه، ماجرای کارت های هدیه یکی از صدها اتفاقی است که اتفاقا رو شده و روسیاهی عده ای را سبب گردیده است. البته بعضی از این عزیزان سنگ پای قزوین را از رو برده اند. انشاالله که با روشن شدن موضوع، مهرورزی و عدالت محوری معنای خود را نشان خواهد داد.
میم. خاله زاده
دیوانه ای در تیمارستان تلاش می کرد با چنگال سیب زمینی ای را بردارد. هرچه کرد نتوانست چنگال را در آن فرو کند . مددکاری که شاهد تلاش آن بیچاره بود چنگال را از او گرفت و در سیب زمینی فرو کرد و گفت بیا عزیزم چنگال در سیب زمینی فرو رفت . دیدی چقدر آسان بود؟ دیوانه رو کرد به مددکار و گفت تو که کار مهمی نکردی . من سیب زمینی را خسته کردم و تو کار را تمام کردی !!
اظهارات و اقدامات دیوانه قصه ما بی شباهت به اظهارات و اقدامات یکی از اعاظم دولت قبل نیست . ایشان در باره موفقیت تیم هسته ای دولت جدید افاضه فرموده اند که اگر نبود اقدامات قبلی ما ، دیگران نمی توانستند به این سرعت به نتیجه برسند.
کاری نداریم که این بزرگوار اصلا تلاش کرده که چنگالش را در سیب زمینی فرو کند یا خیر . اما تیم جدید مذاکره توانست سنگی که در چاه افتاده بود را درآورد که اگر در نمی آورد در لابلای خرواری از سنگهای دیگر مدفون می شد و شاید هرگز از چاه در نمی آمد .
در ریاضیات طنازی 8 اول * مساوی صفر است و 8 دوم ** مساوی 100.
شعری که جناب میم . خاله زاده برای طنازی ارسال کرده اند مکمل این پست است که تقدیم می شود .
هشت سال تمام می دویدیم / اما به هدف نمی رسیدیم
دیدید چه ها که ما کشیدیم / صد درد به جان خود خریدیم
هی جلسه برای جلسه چیدیم / جز غصه نتیجه ای ندیدیم
.......................................................................
خم شد کمر از بار تورم / گم شد ز لب همه تبسم
از قصه تحریم و تهاجم / قلب همه درگیر تلاطم
اکنون که شده وقت تفاهم / باید که کنم چنین ترنم:
ای مرد ظریف با درایت / ای نخبه عرصه سیاست
احسنت به تو که با ظرافت / با دقت و با هوش و کیاست
در خاتمه مذاکراتت / کردی ز حقوق ما حراست
...................................................................
هر چند که پشت تو شکسته / هرگز نشدی ز کارخسته
در مورد پرونده هسته / دادی توکلید قفل بسته
از بابت این کار خجسته / خلقی به دعای تو نشسته--------------------------------------------------------------------
* هشت سال دولت های قبلی
** هشت هفته مذاکرات فشرده
دیوانه ای در تیمارستان تلاش می کرد با چنگال سیب زمینی ای را بردارد. هرچه کرد نتوانست چنگال را در آن فرو کند . مددکاری که شاهد تلاش آن بیچاره بود چنگال را از او گرفت و در سیب زمینی فرو کرد و گفت بیا عزیزم چنگال در سیب زمینی فرو رفت . دیدی چقدر آسان بود؟ دیوانه رو کرد به مددکار و گفت تو که کار مهمی نکردی . من سیب زمینی را خسته کردم و تو کار را تمام کردی !!
اظهارات و اقدامات دیوانه قصه ما بی شباهت به اظهارات و اقدامات یکی از اعاظم دولت قبل نیست . ایشان در باره موفقیت تیم هسته ای دولت جدید افاضه فرموده اند که اگر نبود اقدامات قبلی ما ، دیگران نمی توانستند به این سرعت به نتیجه برسند.
کاری نداریم که این بزرگوار اصلا تلاش کرده که چنگالش را در سیب زمینی فرو کند یا خیر . اما تیم جدید مذاکره توانست سنگی که در چاه افتاده بود را درآورد که اگر در نمی آورد در لابلای خرواری از سنگهای دیگر مدفون می شد و شاید هرگز از چاه در نمی آمد .
در ریاضیات طنازی 8 اول * مساوی صفر است و 8 دوم ** مساوی 100.
شعری که جناب میم . خاله زاده برای طنازی ارسال کرده اند مکمل این پست است که تقدیم می شود .
هشت سال تمام می دویدیم / اما به هدف نمی رسیدیم
دیدید چه ها که ما کشیدیم / صد درد به جان خود خریدیم
هی جلسه برای جلسه چیدیم / جز غصه نتیجه ای ندیدیم
.......................................................................
خم شد کمر از بار تورم / گم شد ز لب همه تبسم
از قصه تحریم و تهاجم / قلب همه درگیر تلاطم
اکنون که شده وقت تفاهم / باید که کنم چنین ترنم:
ای مرد ظریف با درایت / ای نخبه عرصه سیاست
احسنت به تو که با ظرافت / با دقت و با هوش و کیاست
در خاتمه مذاکراتت / کردی ز حقوق ما حراست
...................................................................
هر چند که پشت تو شکسته / هرگز نشدی ز کارخسته
در مورد پرونده هسته / دادی توکلید قفل بسته
از بابت این کار خجسته / خلقی به دعای تو نشسته--------------------------------------------------------------------
* هشت سال دولت های قبلی
** هشت هفته مذاکرات فشرده