طناز

طنز و ادب

طناز

طنز و ادب

باز هم از میم .خاله زاده

 برنامه صبح شاعرانه شبکه 5 سیما در پایگاه اطلاع رسانی این شبکه مسابقه شعر طنزی را برگزار می کند. مصرعی را اعلام و میخواهد که علاقه مندان دنباله آن را بسرایند. من هم این مصرع را انتخاب کردم 
"بهر ایجاد تبسم همه جا بانی باش" 
که ادامه آن را برای خوانندگان عزیز "طناز" تقدیم میکنم. 
بهر ایجاد تبسم همه جا بانی باش 
چون کلیدی به کف دولت روحانی باش 
یار اگر بابت ارزانی ارز عرضه نداشت 
عرضم این است تو در عرصه ارزانی باش 
گرز اجلاس ژنو بوی توافق آمد 
تیتر مشکوک بزن، عالم کیهانی باش 
ای که گفتی به همه، آن ممه را لولو برد 
فکر آن نکته پر معنی لقمانی باش 
گرز صد روزه گزارش، کمکی می سوزی 
فکر بهبود همان نقطه که می دانی باش 
ای که دنبال نشان دادن کارت زردی 
پی آن کارت که شد هدیه پنهانی باش

کارت هدیه

بعضی وقتها کامیون هایی که آجر حمل می کنند ، را می بینم یاد عملکرد بعضی از زعمای روسیاه قوم می افتم .  گاهی از این کامیون ها آجری یه پایین می افتد اما نه راننده  نه صاحب مال متوجه این اتفاق نمی شود. بار هم که به مقصد می رسد آجر ها آنقدر زیاد است که کسی ملتفت یک یا چند آجر گم شده ،  نمی شود . داستان یا ماجرایی که می خوانید بی شباهت به کامیون پر از آجری که چند تای آن به زمین افتاده است ، نیست.

داستان که نه، ماجرای کارت های هدیه یکی از صدها اتفاقی است که اتفاقا رو شده و روسیاهی عده ای را سبب گردیده است. البته بعضی از این عزیزان سنگ پای قزوین را از رو برده اند. انشاالله که با روشن شدن موضوع، مهرورزی و عدالت محوری معنای خود را نشان خواهد داد. 


سفیر با صفای کارت هدیه 
کجایی ناخدای کارت هدیه (منظور ناخدای کشتی نیست!) 
چه حاصل شد ز کهریزک برایت 
مقام و بسته های کارت هدیه 
از آن روزی که پستت را گرفتند 
نمی آید صدای کارت هدیه 
اگر فیلمی گرفتی باز رو کن 
مدیر سینمای کارت هدیه 
به نام مردمان بی نوا بود 
فقط شور و نوای کارت هدیه 
چو آمد وقت تحقیق و تفحص 
عیان شد ماجرای کارت هدیه 
خدا داند چه اسراری نهان است 
کماکان لا به لای کارت هدیه 
اگر بودم وکیلی یا وزیری 
نبودم مبتلای کارت هدیه 
خدا را شکر، این میم خاله زاده 
نشد از برده های کارت هدیه

 میم. خاله زاده 


سنگ از چاه در آمد

 دیوانه ای در تیمارستان تلاش می کرد با چنگال سیب زمینی ای را بردارد. هرچه کرد نتوانست چنگال را در آن فرو کند . مددکاری که شاهد تلاش آن بیچاره بود چنگال را از او گرفت و در سیب زمینی فرو کرد و گفت بیا عزیزم چنگال در سیب زمینی فرو رفت . دیدی چقدر آسان بود؟ دیوانه رو کرد به مددکار و گفت تو که کار مهمی نکردی . من سیب زمینی را خسته کردم و تو کار را تمام کردی !!

اظهارات و اقدامات دیوانه قصه ما بی شباهت به اظهارات و اقدامات یکی از اعاظم دولت قبل نیست . ایشان در باره موفقیت تیم هسته ای دولت جدید افاضه فرموده اند که اگر نبود اقدامات قبلی ما ، دیگران نمی توانستند به این سرعت به نتیجه برسند.

کاری نداریم که این بزرگوار  اصلا تلاش کرده که چنگالش را در سیب زمینی فرو کند یا خیر . اما تیم جدید مذاکره توانست سنگی که در چاه افتاده بود را درآورد که اگر در نمی آورد در لابلای خرواری از سنگهای دیگر مدفون می شد و شاید هرگز از چاه در نمی آمد  .

 در ریاضیات طنازی 8 اول *  مساوی صفر است و 8 دوم **  مساوی 100. 


شعری که جناب میم . خاله زاده برای طنازی ارسال کرده اند مکمل این پست است که تقدیم می شود .

هشت سال تمام می دویدیم / اما به هدف نمی رسیدیم 
دیدید چه ها که ما کشیدیم / صد درد به جان خود خریدیم 
هی جلسه برای جلسه چیدیم / جز غصه نتیجه ای ندیدیم 
.......................................................................
خم شد کمر از بار تورم / گم شد ز لب همه تبسم 
از قصه تحریم و تهاجم / قلب همه درگیر تلاطم 
اکنون که شده وقت تفاهم / باید که کنم چنین ترنم: 
ای مرد ظریف با درایت / ای نخبه عرصه سیاست 
احسنت به تو که با ظرافت / با دقت و با هوش و کیاست 
در خاتمه مذاکراتت / کردی ز حقوق ما حراست 
...................................................................
هر چند که پشت تو شکسته / هرگز نشدی ز کارخسته 

در مورد پرونده هسته / دادی توکلید قفل بسته 

از بابت این کار خجسته / خلقی به دعای تو نشسته

--------------------------------------------------------------------

* هشت سال دولت های قبلی 

** هشت هفته مذاکرات فشرده 

سنگ از چاه در آمد

 دیوانه ای در تیمارستان تلاش می کرد با چنگال سیب زمینی ای را بردارد. هرچه کرد نتوانست چنگال را در آن فرو کند . مددکاری که شاهد تلاش آن بیچاره بود چنگال را از او گرفت و در سیب زمینی فرو کرد و گفت بیا عزیزم چنگال در سیب زمینی فرو رفت . دیدی چقدر آسان بود؟ دیوانه رو کرد به مددکار و گفت تو که کار مهمی نکردی . من سیب زمینی را خسته کردم و تو کار را تمام کردی !!

اظهارات و اقدامات دیوانه قصه ما بی شباهت به اظهارات و اقدامات یکی از اعاظم دولت قبل نیست . ایشان در باره موفقیت تیم هسته ای دولت جدید افاضه فرموده اند که اگر نبود اقدامات قبلی ما ، دیگران نمی توانستند به این سرعت به نتیجه برسند.

کاری نداریم که این بزرگوار  اصلا تلاش کرده که چنگالش را در سیب زمینی فرو کند یا خیر . اما تیم جدید مذاکره توانست سنگی که در چاه افتاده بود را درآورد که اگر در نمی آورد در لابلای خرواری از سنگهای دیگر مدفون می شد و شاید هرگز از چاه در نمی آمد  .

 در ریاضیات طنازی 8 اول *  مساوی صفر است و 8 دوم **  مساوی 100. 


شعری که جناب میم . خاله زاده برای طنازی ارسال کرده اند مکمل این پست است که تقدیم می شود .

هشت سال تمام می دویدیم / اما به هدف نمی رسیدیم 
دیدید چه ها که ما کشیدیم / صد درد به جان خود خریدیم 
هی جلسه برای جلسه چیدیم / جز غصه نتیجه ای ندیدیم 
.......................................................................
خم شد کمر از بار تورم / گم شد ز لب همه تبسم 
از قصه تحریم و تهاجم / قلب همه درگیر تلاطم 
اکنون که شده وقت تفاهم / باید که کنم چنین ترنم: 
ای مرد ظریف با درایت / ای نخبه عرصه سیاست 
احسنت به تو که با ظرافت / با دقت و با هوش و کیاست 
در خاتمه مذاکراتت / کردی ز حقوق ما حراست 
...................................................................
هر چند که پشت تو شکسته / هرگز نشدی ز کارخسته 

در مورد پرونده هسته / دادی توکلید قفل بسته 

از بابت این کار خجسته / خلقی به دعای تو نشسته

--------------------------------------------------------------------

* هشت سال دولت های قبلی 

** هشت هفته مذاکرات فشرده 

باش تا صبح دولتت بدمد کین هنوز از نتایج سحر است

احمدی نژاد  بیچاره هرچی می گفت که غربی ها برنامه ریزی کرده اند که ابرهای باران زا به ایران نرسد همه او را مسخره می کردند و ساده لوحش  می خواندند . اما ظرف دو سه روز گدشته به خوبی آشکار شد که این بدبخت ، راست می گفته است . برخی آگاهان که مایل به افشای نام خود نیستند معتقدند تازه این اول کار است و شاید شرایط کاملا متفاوتی در پیش باشد . همین که غربی ها به توافق با ایران  نزدیک شدند ابر - دزدی را رها کرده و همه شاهد بودیم که چه باران هایی که نبارید . آنقدر بارید که کیش را سیل برد و  تقریبا هیچ جا از نعمت بارندگی محروم نماند. خدا پدر غربی ها را بیامرزد که اینقدر سریع عمل کردند. البته شاید هم توطئه دیگری در راه باشد . می دانید اگر همه ابر هایی که در این چند سال تحریم ، از ما دزیده اند را یکباره فعال کرده و به ایران بفرستند ، چه فاجعه ای رخ می دهد؟ قطعا همه ایران را سیل می برد حتی مراکز اتمی را. شاید هم این یکی دیگر از گزینه های روی میز غربی ها باشد . خدا به خیر بگذراند . 

سند آقای دکتر را اینجا بخوانید.

احمدی نژاد: غرب برای ایجاد خشکسالی در ایران برنامه ریزی کرده است

کشورهای اروپایی با استفاده از تجهیزاتی خاص، به گونه ای عمل کرده اند که ابرها تخلیه شده و ابرهای بارش زا به کشوری های منطقه از جمله ایران نرسد.
رییس جمهوری امروز پنجشنبه در مراسم افتتاح سد کمال صالح در استان مرکزی از طراحی و برنامه ریزی کشورهای غربی برای ایجاد خشکسالی در برخی مناطق جهان از جمله ایران خبر داد.
    
به گزارش ایرنا، محمود احمدی نژاد که برای افتتاح سد و سامانه انتقال آب کمال صالح به اراک سفر کرده است، با اشاره به مقاله یک سیاستمدار غربی که از بحران آب در 30 سال آینده خبر داده و در آن از خشک شدن مناطقی از کره زمین از سمت ترکیه و ایران تا شرق آسیا سخن گفته است، افزود: محدوده ترسیم شده در مقاله این سیاستمدار غربی بخش هایی را شامل می شود که آن ها از تمدن سازی و فرهنگ آفرینی کشورهای این محدوده درهراسند.

احمدی نژاد با بررسی وضعیت بارش و تغییرات آب و هوایی در یک سال اخیر در منطقه آسیا و اروپا تصریح کرد: بر اساس اخباری که صحت آن در مورد وضعیت آب و هوا مورد تایید قرار گرفته است، کشورهای اروپایی با استفاده از تجهیزاتی خاص، به گونه ای عمل کرده اند که ابرها تخلیه شده و ابرهای بارش زا به کشوری های منطقه از جمله ایران نرسد.

رئیس جمهوری با بیان اینکه این یک حادثه طراحی شده است، گفت: این موضوع از طریق مراجع حقوقی کشورمان پیگیری خواهد شد و این کار زشت نباید ادامه پیدا کند.

وی هدف کشورهای اروپایی را از انجام این اقدامات، ایجاد تنش و تخاصم در آب های مرزی کشورها عنوان کرد و افزود: اعتقاد دارم همان طور که پیش از این نیز اعلام شده بود، جنگ آینده جنگ آب است.