- آخرین اختلاسی که مأموران سازمان بازرسی کل کشور کشف کردهاند، مربوط به اختلاس 15 میلیارد تومانی در بنیاد شهید است که نشان میدهد اختلاسکنندگان محترم همهی موارد ایمنی اختلاس را رعایت نمیکنند و متأسفانه گیر میافتند. از آنجا که فن اختلاس در کشور ما از فنون نوپاست؛ لذا باید هر چه بیشتر دربارهی روشهای نوین اختلاس اطلاعرسانی شود تا در آینده شاهد کشف اختلاسها نباشیم. مختلسین محترم باید در هنگامه اختلاس از آغاز تا پایان موارد زیر را مو به مو رعایت کنند:
- به هیچکس اعتماد نکنید و بیشتر از چهار ـ پنج نفر را درگیر نکنید تا درصد لو رفتنتان به حداقل برسد.
- از یک جا اختلاس کنید. حرص نزنید که کل پول مملکت را بالا بکشید. با اولین اختلاس خدا را شکر کنید و کار را تمام کنید و ادامه ندهید.
- به کم راضی باشید. تجربه ثابت کرده است تا 10 میلیارد تومان برای ادامهی زندگی شما و آیندگان کافی است. اگر بیشتر از 10 میلیارد بخورید، امکان گیر افتادنتان بیشتر میشود.
- از سازمانهای بیپول و کوچک اختلاس نکنید. سعی کنید از سازمانهای بزرگ و پولدار اختلاس کنید.
- اگر شهروند کشور دیگری نیستید، بهتر است از فکر اختلاس بیرون بیایید و نان حلال به خانه ببرید؛ ولی اگر در کشور دیگری حق شهروندی دارید، بلافاصله بعد از اتمام اختلاس، فرار کنید و از زندگی لذت ببرید.
- از همان اول بخشی از مبلغ اختلاس را به نیازمندان اختصاص بدهید تا آنها هم در این سفره که پهن شده، سهیم باشند.
- مثل ندیدبدیدها تا یک پولی به حسابتان آمد، خرجش نکنید و ماشین گران و خانهی آنچنانی نخرید؛ چون مردم حسود چشمتان میزنند و لو میروید.
- هرگز آبدارچی اداره یا سازمان مربوطه را وارد تیم اختلاس نکنید؛ چون این صنف دهن قرصی ندارند و خواسته و ناخواسته شما را لو میدهند. کارمندان محترم ترابری سازمانها هم به همین نحو باید از دایرهی تیم شما خارج باشند.
- به دلار و یورو اختلاس نکنید؛ چون زیاد بالا و پایین میشوند. تومان از همه چیز بهتر است!
- همیشه سعی کنید رابطه خویشی با آدمهای کلهگنده روبهراه کنید تا در روند دادرسی و دادگاه به دردتان بخورد.
- بعد از مچگیری دو قورت و نیمتان باقی باشد و بدون آنکه حاضر به عذرخواهی شوید، مدعی شوید قبل از آنکه شما اختلاسگر باشید، کاشف اختلاس هستید.
کنفرانس زنان در عربستان برگزار شد
از نکات قابل توجه این کنفرانس این است که هیچ زنی در این کنفرانس حضور ندارد و فقط مردان هستند در این میان پرسشی که به وجود می آید این است که این همه مرد وهابی حاضر در کنفرانس چگونه می توانند بدون حضور زنان و یا مشورت با زنان، در مورد آنان تصمیم گیری کنند و به اصطلاح مشکلات آنان را در محورهای مختلفی که موضوع کنفرانس بوده، حل کنند.
17مرداد روز خبرنگار و روز شهادت همکار عزیزم محمود صارمی خاطره ای را برای من زنده کرد که شنیدنش خالی از لطف نیست . به این ترتیب هم یادی از شهید صارمی شده ، هم یادی از همکار خوبم ابولفضل شاکری هم وسیله انبساط خاطر مخاطبین فراهم می شود.
نورزو 77 بود و تعدادی از همکاران در ایام تعطیل کشیک بودند . لیست کشیک ها هم به مناسبت مسئولیت آن وقت حقیر، که سردبیر ارشد ایرنا بودم تهیه و ابلاغ می شد . اما نحوه محاسبه اضافه کاری های مربوط به کشیک ها به حوزه معاونت خبری مربوط می شد و بنده مدخلیتی در این کار نداشتم.
آقای ابولفضل شاکری هم در ایام نوروز چند نوبت کشیک داشتند که اضافه کاری آن تامدتها پرداخت نشده بود. اگر هرروز نبود ولی هفته ای دوسه بار اقا ابولفضل اضافه کاری های خود را از من مطالبه می کرد و همواره پاسخ ثابتی دریافت می کردند که بحث اضافه کاری خود را از معاونت خبری پیگیری کنید. این موضوع کم کم به یک شوخی تکراری و خسته کننده تبدیل شده بود و داستان ادامه داشت تا اینکه محمود صارمی در افغانستان به شهادت رسید و همکاران رسانه ای به عنوان اعتراض در مقابل سفارت پاکستان که درآن زمان حامی طالبان به شمار می رفت تجمع کرده و تظاهرات می کردند.اقای شاکری هم که در محل حضور داشت در یک حرکت خودجوش ، فریاد کنان خود را به داخل سفارت پاکستان رساند و دقایقی بعد کارکنان سفارت پس آنکه اورا خوب نواخته بودند اورا به بیرون سفارت و وسط خیابان و در مفابل پای بنده پرت کردند. از حالت ابولفضل خوب می شد فهمید که کتک مفصلی خورده است . بند ساعت و بند کیفش پاره شده بود و بخشهایی از سروصورتش هم می رفت که کبود شود . همان موقع از شاکری پرسیدم " راستی اضافه کاریت را گرفتی ؟ " و همان شد که دیگر ایشان در باره اضافه کاری ایام نورزو از بنده سئوالی نکردند. انشاالله که گرفته باشند.
خداوند تبارک و تعالی شهید صارمی را قرین رحمت فرماید و حافظ دوست عزیزم ابولفض شاکری باشد . انشاالله.
جالب است هواپیمای جاسوسی آمریکا با این همه سیستم رادار گریز وتجهیزات پیشرفته شناسایی و شکار میشود ولی کاروان مواد مخدر وارد کشور میشود ونه شناسایی می شه نه شکار…
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
خطیب جمعه مشهد گفت: اگر مرغ در دسترس نیست آن را با یک ماده پروتئینی دیگر جایگزین کنید.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی انتخاب، علم الهدی در خطبههای نماز جمعه این هفته که در رواق امام خمینی (ره) حرم رضوی برگزار شد گفت: امکانات غذایی زندگی خودتان را تهیه کنید؛ بنا نیست زندگی شما هر جور که قبلاً می گذشته الان هم همان طور باشد.
وی خطاب به مردم مشهد گفت: مشهدیها مگر اشکنه پیاز داغ را یادتان رفته و آن زندگی را فراموش کردهاید؛ مگر قرار است برنامه همان باشد که قبلاً بوده است. ما هر جور که قبلاً می گذشته الان هم همان طور باشد.
مواد لازم برای تهیه اشکنه
اشکنه انواع گوناگون دارد از قبیل اشکنه شنبلیله ، گوجه سبز ، کشک ، ترخان .
در اینجا چون دلمان می خواهد به طرز تهیه اشکنه ی کشک اشاره می کنیم .
مواد لازم برای 6 نفر :
کشک با غلظت معمولی 2 لیوان ( شیشه کوچک 2650 تومان )
نعناع یک قاشق غذاخوری ( رایگان از همسایه بگیرید ، مگر قدیم یادتان نیست ! )
روغن یک ونیم استکان ( 500 تومان)
پیاز یک عدد ( یک عدد اشانتیون است )
تخم مرغ دو عدد ( 300تومان )
ترخان یک قاشق غذاخوری (هیچی ، شما مهمون باشد )
مغز گردوی خرد شده 5/1 استکان ( برای 200 گرم 5000 تومان )
بنابر این برای تهیه این نوع اشکنه باید 8150تومان داخل جیب مبارکتان پول باشد که شاید اگر برای همین تعداد یک مرغ تهیه می کردید لااقل هم سرتان بالا بود که یه غذای پر پروتیین به خندق بلا کرده اند و هم اینکه هر جا بروند پشت سر شما نمی گویند ، آب و کشک بخوردمون داد ...
تو صیه
اگر پارچه گران بود از گونی استفاده فرمایید
اگر تیر آهن گران شد از الوار استفاده فرمایید
اگر چسب گران بود از سریش استفاده فرمایید
اگر دکتر جراح گران بود از دلاک استفاده فرمایید
اگر دارو گران بود از نبات استفاده فرمایید احتمالا سردیتان کرده است.
اگر نان گران بود کوفت مبل فرمایید( این مورد برای مبارزه با هرگونه ماده غذایی گران کاربرد دارد)
اگر قبر گران بود از چاله های خیابان ها استفاده فرمایید
اگر ماشین گران بود از الاغ استفاده فرمایید
اگر استخر گران بود از تخته شنا استفاده فرمایید
اگر سینما گران بود از تلویزیون استفاده فرمایید
اگر بیمارستان گران بود از تیمارستان استفاده فرمایید
اگر بنزین گران بود از نفت استفاده فرمایید
اگر نفت هم گران بود از ذغال استفاده فرمایید .
ملاحظه فرمودید هرچیزی راهی دارد ولی این مردم ما از بس عادت کرده اند برای هر چیزی غر و لند کنند آدم نمی داند چه کار بکند.
بازدید کنندگان محترم اگر به مشکلی برخورد کردندآن را به همین وبلاگ پیامک کنند تا پاسخ مناسبی برای آنها ارسال شود .
زنگ زدم پشتیبانی میگم: چرا سرعت اینترنتم کم شده؟
میگه: چون کندی سرعت دارین!
گفتم اجرت با سید الشهدا خیالم راحت شد، یه خانواده رو از نگرانی در آوردی ! پس دلیلش اینه! البته خودمم شک کرده بودم!
تا جایی که به یاد دارم
اسب ها، درشکه ها را کشیده اند
ولی انعام را درشکه چی گرفته !
به چشمان اسب، چشم بند زده
بر دهانش پوز بند، تا نبیند و حرف نزند
چه آشناست زندگی درشکه چی و اسب هایش...!!