ما که حساب و کتاب بلد نیستیم و لی اینقدر به ماشین حساب ور رفتم تا بالاخره به یه عدد رسیدم. اول اومدم ۴۲۰ تومن سال ۵۷ رو در ۲۰ درصد ضرب کردم دیدم نشد. ضربدر ۵۰ درصد کردم دیدم نشد. خلاصه اومدم بالا تا ۱۰۰۰ درصد رو هم ضب کردم دیدم جواب نداد اینقدر عدد رو بردم بالا تا بلاخره رسیدم با ۱۴۷۶۰۰ در صد. البته یه دویست سیصد تومنی اضافه آوردم. ولی فکر کنم همین عدد درست بود که اگر ۴۲۰ تومن سال ۵۷ در عدد ۱۴۷ هزار و ۶۰۰ درصد ضرب بشه جوابش در میاد ۶۲۰هزار و ۳۴۰ تومن. نمی دونم اصلا چرا اینارو نوشتم . همینقدر که دور هم بودیم کلی می ارزه . نه؟
حالا یه مقایسه ای هم بکنیم بین قیمت هرسال سکه از سال ۵۷ تا حالا.
قیمت/تومان
57 420
58 1300
59 2400
60 3500
61 3500
62 3500
63 3900
64 4418
65 6500
66 11257
67 9939
68 10922
69 12707
70 12447
71 12409
72 16488
73 30352
74 44169
75 41273
76 38833
77 45092
78 58741
79 60512
80 60820
81 69960
82 86 150
83 104537
84 122890
85 167967
86 190678
87 231649
88 288000
89 435000
دیماه90 620000
یه اس ام اس جالب برام اومده بود حیفم اومد برای دوستاتم در طنازی نذارم .
محتوای این اس ام اس این بود که فقط یه اصفهانی ناب و خالص می تونه یه جمله بسازه که ۲۱ فعل داشته باشه. اگه این جمله رو با لهجه اصفهانی بخونید شیرن تر می شه .
ببینین، داشتم میرفتم برم دیدم گرفت نشست ،گفتم بذار بپرسم بیبینم می آد ، نی می آد، دیدم میگد نیمیخوام بیام بذار برم بیگیرم بخوابم.
پیری دو تا نشانه دارده. یکیش فراموشیه دومیش هم یادم نیست. یه داستان کوتاه از دوتا از هم سن و سال های بنده خواندنی است
دو تا پیرمرد با هم قدم می زدن و 20 قدم جلوتر همسرهاشون کنار هم به آرومی در حال قدم زدن بودن.
پیرمرد اولی گفت: «من و زنم دیروز به یه رستوران رفتیم که هم خیلی شیک و تر تمیز و با کلاس بود، هم کیفیت غذاش خیلی خوب بود و هم قیمت غذاش مناسب بود.»
پیرمرد دوم گفت «اِ... چه جالب. پس لازم شد ما هم یه شب بریم اونجا... اسم رستوران چی بود؟»
پیرمرد اول کلی فکر کرد و به خودش فشار آورد، اما چیزی یادش نیومد. بعد پرسید: «ببین، یه حشره ای هست، پرهای بزرگ و خوشگلی داره، خشکش می کنن تو خونه به عنوان تابلو نگه می دارن، اسمش چیه؟»
پیرمرد دوم: «پروانه؟»
پیرمرد اولی گفت : «آره!» بعد با فریاد رو به همسرش: «پروانه! پروانه! اون رستورانی که دیروز رفتیم اسمش چی بود؟!!!»