چنان خشکیده است جانم
که نایی در تنم نیست
غمت فرسوده ناگردد
وگرمای وجودم جز تب ام نیست
اگر قامت نگشته خم
و گر قلبم هنوزم تق تقی دارد
همه از لطف او باشد
که جز شکرش کلامی بر لبم نیست
اگر دست به دعا بردام که // خدایا هیچکس ، هیچوقت درک نکند که در یکسال گذشته چه کشیده ام // دعایی نیست که امبد به اجابت آن باشد. چراکه این چرخه زندگی است که عده ای بیایند و عده ای بروند.
و این بار قرعه فال به نام من بیچاره زدند .
هنوز جای خالی اش پر نشده و بعید می دانم که هیچوقت نبودش جبران شود.
از شعر وشاعری سر رشته ای ندارم ولی گاهی که دلم می شکند کلماتی را کنار هم قرار می دهم که بعضی شعر سپیدش می خوانند .
نمی دانم چرا ، ولی چند کلمه ای که یک سال است در بخش // در باره وبلاگ// گذاشته ام به دلم می نشیند و هنوز هم هرگاه آن را می خوانم بغضم می ترکد .
۲۹ شهریور سالگشت در گذشت مهناز عزیزم است . همان روزی که پسرم مهدی نیز پا به این جهان گذاشته است. روزی که هم سالگرد غم است و هم شادی . اما گویی شادی مغلوب شده .
همان چند واژه ای که در ایام سوگواری // مهناز// به خدمت گرفتم تا سوز دلم را بیان کنم - که نشد- را دوباره می نگارم .
دل شکستم
روزگارم خوب نیست
خواهرم رفت از این دار پلید
و کسی نیز نفهمید
که بر ما چه گذشت
دل گنجشکی من
ترکید از غم او
هیکل فیلی من
پر احساس شده
حس غم ، غصه و آه
روزگار همه مان گشته سیاه
روز سه شنبه ۲۹ شهریور در قطعه ۸۰ در خانه جدیدش به دیدنش می رویم .
روحش شاد.
شما هم او را به فاتحه ای مهمان کنید.
http://tannazi.blogsky.com/1389/07/
سلام بر استاد عزیز خودم آقای ضیایی .
انشالله خدا ایشون رو قرین رحمت کنه.
غم آخرتون باشه.
زندگیتون پرازشادی ...
سپاسگزارم .
روحشون قرین درگاه خداوند متعال باشه و آرزو می کنم خداوند به شما و همه بازماندگان آرامش عطا کند
متاسفانه یا شاید خوشبختانه یاد و خاطره ی عزیزانمون هیچ وقت از ذهنمون پاک نمیشه و یادشون در سراسر زندگی ما جاری و ساری هست...اما چه باید کرد جز اینکه سر تسلیم به مشیت خدا آورد و گفت که بازگشت همه ما بسوی اوست...
برای شادی روحشان فاتحه ای می خوانم...
خداواند عاقبت همه مان را ختم به خیر کند
من یه جا در مورد این شعر درباره ی وبلاگ که با نقل قول گذاشته بودمش نوشته بودم که اندوه و توش جرعه جرعه سر کشیدم!
فوق العادس...امیدوارم که جاشون تو بهترین جاها باشه..و خدا بهتون کلی صبر بده:)
ممنونم عارفه خانم
سلام
برادر عزیز
امیدوارم همیشه شاد باشی و غم نبینی از خداوند براتون صبر خواستارم امیدوارم روزگارتان همیشه سبز و شاد باشد به امید روزهای شاد .
راستی تولد مهدی هم مبارک
ممنون فرشته خانم . تو این یکسال همش شکر کردم . شکر خدا رو به خاطر تمام چیزهایی که داده و نداده، داده و پس گرفته، نداده و بعدا داده، نداده و بعدا می خواد بده، داده و بعدا می خواد پس بگیره ، داده بوده و پس گرفته بوده ، اگه بده پس می گیره ، پس گرفته و داده، پس گرفته و بعدا می خواد بده ، اگه می داد پس می گرفت ، نداده بوده و فکر می کردیم داده و پس گرفته ، خلاصه به خاطر همه شکر
شهریور که می خواد تموم بشه
تو دلم آشوبه
قلب من مثل دل یک گنجشک
خودشو تو سینه ام می کوبه
مثل آن می ماند
خبری در راه است
خبری از مهناز
حبری از گل ناز
خبر گم شدن یک غنچه
بعد از افتادن او در رود
که پس از افتادن
می رود همره آب
و نمی اید باز ...
وقتی آدم حالش خوش نباشه ایجوری می شه که برای خودش کامنت می ذاره بعد تازه به کامنتش پاسخ هم می ده.
خدا کنه هیچکس حالش مثل من نباشه .
نه قربان خیلی هم خوبه...کامنت نوشتن واسه خودمونو میگم!حسشو فقط خودمون درک میکنیم....
از همراهی تون ممنونم
i did send a FATEHH...may god bless your sister
متشکرم علی جان
خداوند رفتگان شما را رحمت کند انشاالله.
روحش شاد
الان چهارساله خواهرم فاطمه رفته اماانگارهمین دیروزبودمنتظربودتولد14سالگیش روبگیره که اجل....
خدا رحمت کنه خواهرتون رو و به شما و پدر مادرتون صبر بده .این داغ هیچوقت کهنه نمی شه
خدا بهتون صبر بده...
به دریا رفته میداند مصیبتهای طوفان را...
من کاملا حی شما رو در فراق خواهرتون درک میکنم.چراکه حدود سه ماهه ک خواهر نازنینپو از دست دادم.
چقدر سخته