طناز

طنز و ادب

طناز

طنز و ادب

به یاد پدر و خواهر فقیدم

هفده سال پیش در چنین روزی پدر عزیزم و سه سال پیش در همین یکی دو روز پیش  خواهرم مهناز از دنیا رفتند . هنوز این مصیبت برایم تازه است  و بارها بغضم که نه دلم را ترکانده است . دیروز آقای دکتر الله وردی (میم . خاله زاده )که همواره به بنده لطف داشته اند قطعه شعری برایم ارسال کردند که تقدیم می شود.

سه سال است مهناز ما رفته است 
هم آواز و هم راز ما رفته است 
به لبهای ما رنگ آواز نیست 
نوای خوش ساز ما رفته است 
نشستیم دل خسته کنج قفس 
ز دل شوق پرواز ما رفته است 
فراموشی داغ او ساده نیست 
که سرو سرافراز ما رفته است

نظرات 9 + ارسال نظر
پرواز اندیشه ها سه‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 00:56

درود.
روحش شاد و یادش گرامی.

قربان شما عزیزم.

فامیل دور و نزدیک سه‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:02

با سلام
خداوند هر دو عزیز از دست رفته را قرین رحمت کند.

خداوند سایه شما را بر سر خانواده مستدام بدارد

فری سه‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 15:43

خدا رحمت کند پدر و خواهر گرامی شما را روحشاد شاد.
دست آقای (میم- پسرخاله)‌درد نکند شعر قشنگی بود

ممنون از لطفتون

صبا... سه‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 17:07

من هنوز هم عمه مهناز را دوست دارم.خیلی زود رفت.

عزیزم . عمه مهناز هم شمار زو خیلی دوست داشت.

یک ماما با چکمه های سفید چهارشنبه 3 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 21:47 http://oldmidwife-whiteboots.blogsky.com/

آنها که می روند گاهی برای همیشه و حتی یک عمر در دلمان زنده می شوند و چگونه می توان فراموششان کرد....
مرگ تلخ ترین تراژدی زندگیه....هیچ وقت نمیشه باهاش کنار اومد
همیشه انگار تو زندگی وقایعی رخ می دن که نبودن عزیزی رو بیاد می آرن....
یادشون گرامی و روحشون شاد

انشالله هیچ وقت غم نبینید

عموا حمد جمعه 5 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 19:35

تا که پرپر شد و پرزد مهتاز مرغ دل درقفسی تنگ نشست
زندگی برسرم آوارشدست تا که بر سینه او سنگ نشست

زینب کریمیان دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 15:01

و من متاسفم

قربان شما

زینب زارع بوشهر سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:14 http://boushehria.blogfa.com/

سلام عموجان هرچندرابطه ما باهم خیلی خوب نیست وآبمون تو یه جوب نمیره ولی بازهم واقعا از دیدن وفهمیدن خبرمتاثرشدم ، انشاءالله خداوند ایشان را قرین رحمت بیش ازپیش گردانده و به شما و خانواده محترمتان صبرواستواری عنایت فرماید.
سلام مارا به خانواده بسیارعزیزو محترم برسانید.
مشتاق دیدارشماهستیم

رابطه نه چندان خوب ما و پدر عزیزتان نباید روی روابط ماتاثیر بگذارد. من و بابا بالاخره مشکلاتمان را باهم حل خواهیم کرد . شما از این موضوع تاثیر نگیرید.
ماهم مشتاق زیارت شما و اقا طاها هستیم . به اقا محمد و خانواده محترم سلام برسانید .
از اظهار لطفتان هم متشکرم . خداوند سایه پدر مادر تان را مستدام فرماید .

ز.زارع جمعه 12 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 00:49 http://boushehria.blogfa.com/

سلام باورکنید اینکه گفتم رابطه نه چندان خوب صرفا جهت مزاح بود، اگرهم بین شما وپدرم در رابطه کاری حرفی ، چیزی بوده واقعا من بی اطلاع بودم و هیچگاه الطاف و مهربانی و محبتهای شما و همسربسیاردوست داشتنیتان را فراموش نخواهم کرد ، و همچنان از صمیم قلب ارادتمندهستم ، انشاءالله همواره سلامت و استوار باشید بادلی شاد وخاطری آسوده !الهی آمین!
به مریم جان و مادرنازنینشان نیزسلام مارا برسانید.
هواهم دیگه کم کم داره خوب میشه ، کلبه فقیرانه ای هست لایق بودیم ،قدمهایتان بر دیدگان .

اگر پدر بزرگوار شما دو تا ارادتمند داشته باشه اولیش من هستم . من هم سر به سر شماگذاشتم . مراتب ارادت و محبت بنده را به ابوی عزیز و مادر گرامی ابلاغ فرمایید . قرار است پدر یک سفری به تهرانداشته باشند و چند روزی را در خدمتشان باشیم شما هم حتما با اقا محمد واقا طاها تشریف بیاورید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد