تو کوچه داد می زد چار تا دویست تومن ، تا خودم رو به پنجره رسوندم که ببینم کیه و چیه ، طرف رفته بود.
آخرش هم نفهمیدم طرف کی بود و چی داشت یا چی نداشت .
همسایه ها می گفتن شاید سعید مرتضوی بوده.
پ. ن.
خدایا ... در روز قیامت باما آن جور حساب کن که قوه قضاییه با سعید مرتضوی کرد تا تو خوشحال باشی و ما رستگار ... آمین
سلام کاش اگه این عزیز بوده می پرسیدند چهار تا چی دویست ؟!!
چهار تا دروغ ، چهار تا معونت در قتل ، چهار تا حکم جلب ، آخه چهار تا چی چند !!!!
هرکسی از ظن خود شد یار موضوع .
سلام آقای ضیایی
خیلی امیدوار نباش. برای ما چنین اتفاقاتی نمی افته. حکایت ما:
چنین است رسم سرای درشت/ گهی زین به پشت و بازم زین به پشت
روشن بفرمایید که حالا کدومشه؟ زین به پشت یا پشت به زین؟
محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد
قصـه ماسـت که در هر سر بازار بماند
والا چه عرض کنم. گرونیه دیگه.
سلام. طاعات قبول
ظاهرا مصرع دوم را با عجله و با ذهنیت قبلی خوندید. یه بار دیگه با دقت بیشتر بخونید جواب سوالتان را می گیرید.
بله حق با شماست . بنده با عجله خوانده بودم ولی اگر عجله نکرده بودم هم مشکلی حل نمی شد .
دمتون گرم. یه خنده ای کردم که به دلم چسبید.
خدا حفظتون کنه.
خداکنه همیشه خندان باشید اما نه با این حقایقی که به لطیفه تبدیل شده.
بابا بیخیال!
بیچاره فقط جریمه ی نقدیش اینقدر بوده که خب حتی بیشترشم دردیو دوا نمیکنه
هرچند هیچ جوره نمیشه آدما رو تو زمین قصاص کرد
الهی آمین....
راستی سلام...خوب هستین جناب طناز؟
به به . مامای محترم و عزیز . خیلی مشرف فرمودید. با گرمای سوزان منطقه چه می کنید؟ ما که اینجا داریم می سوزیم.
خدا آن روز را نیاره جناب طناز....!خودتان که روزی در این سرزمین بوده اید و حال هوا را می دانید که چطور است! دمای هوا 50 درجه به بالا است ولی برادران به روی خودشان نمی آورند انگار!
شما نامش را بذارین مصلحت راه دوری نمی رود!
در ضمن تقبل الله...
حتما مصلحت است . مگه نیست؟؟