طناز

طنز و ادب

طناز

طنز و ادب

حاکم باید بیدار باشد

 

 

حاکم باید بیدار باشد 

 

 


مردی به دربار خان زند می رود و با ناله و فریاد می خواهد تا کریمخان را ملاقات کند. سربازان مانع ورودش می شوند. خان زند در حال کشیدن قلیان ناله و فریاد مردی را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟ پس از گزارش سربازان به خان ؛ وی دستور می دهد که مرد را به حضورش ببرند. مرد به حضور خان زند می رسد. خان از وی می پرسد که چه شده است این چنین ناله و
فریاد می کنی؟

مرد با درشتی می گوید دزد ، همه اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم.

خان می پرسد وقتی اموالت به سرقت میرفت تو کجا بودی؟

مرد می گوید من خوابیده بودم.

خان می گوید خب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟

مرد در این لحظه پاسخی می دهد آن چنان که استدلالش در تاریخ ماندگار می شود و سرمشق آزادی خواهان می شود .

مرد می گوید : چون فکر می کردم تو بیداری من خوابیده بودم!!!

خان بزرگ زند لحظه ای سکوت می کند و سپس دستور می دهد خسارتش از خزانه جبران کنند. و در آخر می گوید این مرد راست می گوید ما باید بیدار باشیم

نظرات 3 + ارسال نظر
امیر شنبه 20 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 08:55 http://ithinks.blogsky.com/

سلام.وبلاگی جالبی داری

به وبلاگ منم سری بزن.با تشکر

چشم حتما امیر خان

میم خاله زاده شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:40

سلام
اون بنده خدا که گفت : "آسوده بخواب که ما بیداریم" چرا اینجوری شد؟

محمد شنبه 11 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 15:45 http://mhf1348@yahoo.com

شاه باید قبلا یک اطلاعیه می زدکه مسولیت نگه داری اموال شخص شما برعهده خودتان است . و حل مشکل میکرد!

مگه پارکینگ شهرداریه ؟؟!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد